1.از همان دوره صباوت ؛ می‌پنداشتم مطالعه و خواندن ؛ کتاب راهکار نسبتا قابل قبولی برای موجَّه ساختنِ کشیدن بارِ تَن می‌باشد و در ادامه ؛ دیدن فیلم نیز به خواندنِ کتاب اضافه شد ! در پاره‌‌‌ای از فیلمها که البته معدود و انگشت شمارند ؛ دو ساعت برایم چکیده زندگی شد و مبهوت توانِ مجموعه دست اندر کار فیلم می‌شدم که چگونه چنین خوانِ پُر نعمتی گسترده و تدارک دیده اند ؟ فرم فیلم ؛ساختار و صحنه پردازیها؛ موسیقی ؛ نثری که نویسنده برای روایت انتخاب می‌کند؛دیالوگ‌های تاثیرگزار همه برایم مهم بودند.
2. فیلم محمد رسول‌الله به کارگردانی مصطفی عَقّاد قریب نیم قرن پیش ساخته شده ؛ همه ما شاهد اکران و پخش آن بوده و اغلب فیلم را بارها دیده ایم ؛ این فیلم برایم حسّ و حالی غریب داشته و دارد ؛ در اولین تماشای فیلم اشتیاق زیادی به دیدن پیامبر داشتم ولی تا آخر اثری از آن حضرت ندیدم این سوال برایم مطرح شد که چرا پیامبر (ص) در فیلم دیده نمی‌شود ؟ فهمیدم پیامبر و خلفای راشدین در فیلم حضور مشهود ندارند و پررنگ ترین حضور و نقش آفرینی از آنِ حمزه عموی گرامی‌پیامبر با بازی درخشان آنتونی کوئین بود که برایم جذابیت خاصی داشت ؛ همچنین سکانسهای هجرت به مدینه و استقبال انصار و بازگشت به مکه برایم بسیار دیدنی بودند.
3. بیت الغزل و واسطة العِقد فیلم در سکانس فتح مکه نمود پیدا می‌کرد که ؛ پیامبر (ص) پس از هشت سال وارد مکه میشود ؛ شهری که سیزده سال انواع اذیتها را از مشرکان آن شهر دید و در دوران پس از هجرت نیز بارها به قصد خاموش ساختن صدایش با وی جنگیدند . پیامبر پس از ورود ؛ کعبه و خانه دوست دوران کودکی و اَلَدِّ خصام دوره رسالت خود ؛ ابوسفیان را پناهگاه و محل امن اعلام می‌کند . وقتی هند همسر ابوسفیان [با نقش آفرینی مسلط ایرنه پاپاس] می‌گوید: محمد به وعده اش وفا کرد و در را به زور باز نکرد ؛ ابوسفبان می‌گوید:محمد از قلب‌ها وارد میشود نه از دیوارها، و این پیروزی جاودانه است!
4.قرآن خطاب به پیامبر می‌فرماید:"فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ" ... پس به [بركت] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سختدل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه، و در كار[ها] با آنان مشورت كن... (آل عمران ؛159)
5. مولانا گوید:
عشق‌بشکافد فلک را صد شکاف
عشق لرزاند زمین را از گزاف
با محمد بود عشق پاک جفت
بهر عشق او را خدا لولاک گفت
منتهی در عشق چون او بود فرد
پس مر او را ز انبیا تخصیص کرد